اولین تکون

عزیزکم من و بابا و باران از شنبه هفته پیش کرونا گرفتیم خواهرت و بابا خوب شدن منتها من بخاطر شما نمیتونستم هر دارویی بخورم سرفه هام همچنان مونده.

دیشب هم دکتر بودم امروز هم به خاطر ورم هایی که داشتم رفتم پیش دکترم دکتر خطیر.دکترم رو عوض کردم دکتر قبلی که الهه ثناگو بود به شدت بد بود و خیلی پولکی و نوبت دهی افتضاح تا مدتها حتی دو ساعت معطل میشدم با اینکه دو سری استراحت مطلق بودم.دکتر خطیر گفت علت ورمها خوردن نمک زیاد هست و باید کمش کنم.نو سونوی غربالگری دوم روی قلبت یه نقطه سفید کوچولو بود که دکتر سونو گفت اصلا چیز مهمی نیست بعد زایمان میره دکتر خودمم همینو گفت ولی باز برای سه هفته دیگه اکوکاردیوگرافی قلب جنین نوشت.داروهامو امروز شارژ کردم .ویتامین دی 1000.آ اس آ. آهن. کلسیم .مولتی ویتامین.آزمایش خون هم برام نوشت.امروز باران هم با من دکتر اومد هر دومون صدای قلبتو گوش دادیم.الان همینجور خوابیده بودم یهو دیدم همینجوری داری تکونو میخوری و شکمم همش بالا پایین میشد از چپ و راست.من کلی ذوق کردم و صدای باران زدم باران هم اومد و کلی ذوق کر و باهات حرف زد. شکر خدا که تا الان خوب بودی عزیز دلم.

تاریخ 4 مرداد 1401 ساعت 5 بعدازظهر اولین تکونت از روی شکمم بود .قبلا تکونهاتو خودم خیلی ریز حس میکردم اما امروز از روی شکم معلوم بود دست بزارم قشنگ میای زیر دستم وول میخوری.😘

امروز 20 هفته و یک روز داری.وارد هفته 21 شدی